به گزارش مشرق، سردار علی ولیپورگودرزی، رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: در پی وقوع چندین مورد سرقت‌ از منازل مردم در نقاط مختلف تهران، تیمی ویژه از کارآگاهان پلیس آگاهی تهران بزرگ رسیدگی به این پرونده‌ها را در دستور کار خود قرار دادند و پس از هماهنگی با مقام قضایی برای انجام عملیات دستگیری سارقان اقدام به شناسایی هویت ۲۴ سارق کردند که در ۸ باند سرقت فعالیت داشتند.

تعدادی از این افراد نیز پس از سرقت به چند شهر در غرب کشور فرار کرده و متواری شده بودند که اقدامات برای دستگیری آنان انجام شد.

به گفته ولیپورگودرزی، از مخفیگاه سارقان دستگیر شده مقادیر زیادی طلا، ارز خارجی و پول نقد، تلفن همراه، لپ‌تاپ، لوازم الکترونیکی و... کشف و ضبط شده که برخی از آنها از سوی مالباختگان مورد شناسایی قرار گرفته است.

رئیس پلیس آگاهی پایتخت گفت: برخورد با مالخران مورد تأکید جدی پلیس قرار دارد. برخی از افراد دستگیر شده دارای سابقه کیفری و بازداشت هستند که این افراد پس از تکمیل تحقیقات با دستور مقام قضایی به همراه پرونده‌های متشکله روانه دادسرا خواهند شد تا به جرمشان رسیدگی شود.

سرقت‌های جبارسینگ رفیق‌باز

اعضای یکی از باندهای دستگیر شده همگی تحصیلکرده هستند و بر خلاف مجرمان دیگر هیچ‌گونه نیاز مالی ندارند. تنها علت و انگیزه‌شان برای سرقت، هیجان و تفریح بوده است. یکی از آنها شباهت زیادی به هنرپیشه معروف بالیوود دارد و دلش می‌خواهد بدل هنرپیشه هندی شود.

یکی دیگر از آنها که هیکلی ورزشکاری دارد، می‌گوید:ما را اشتباه گرفته‌اند، سرقتی مرتکب نشده‌ایم.

اما تصاویر شما از دوربین‌های مداربسته به دست آمده است؟

سابقه سرقت منزل دارم و چند ماهی است آزاد شده‌ام. این تصاویر هم برای سرقت‌های قبلی است که حبسش را هم کشیده‌ام.

ولی تصاویر جدید است؟

بعد از آزادی از زندان تصمیم گرفتیم کمی هیجان به زندگی بدهیم.

سرقت برای هیجان؟

بله، ما نیاز مالی نداریم، وسایل سرقتی را هم داخل خانه نگهداری می‌کردیم و هیچ‌کدام را نفروخته‌ایم. من لیسانس معماری دارم و ساختمان‌سازی می‌کنم و این کار را هم فقط برای هیجان و تفریح‌اش انجام می‌دهیم.

بعد به همدستش اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: دوستم را نگاه کنید چهره‌اش شبیه کدام هنرپیشه بالیوودی است؟ جبارسینگ!

این جمله که تمام می‌شود، همدستش می‌گوید: خیلی به من پیشنهاد دادند در فیلم بازی کنم اما قبول نکردم. اما دوست داشتم بروم هندوستان و به عنوان بدل جبارسینگ در فیلم ها بازی کنم. مربی بدنسازی هستم و پول برای من معنایی ندارد. اگر از سرقت‌ها پول و دلار گیرمان می‌آمد خرج رفیق‌هایمان می‌کردیم و آنها را به لوکس‌ترین و گرانقیمت‌ترین رستوران‌ها می‌بردیم.

سارقان پاورچین

اعضای این باند سه متهم شیشه‌ای هستند که حتی اگر مالباختگان هم داخل خانه‌هایشان بودند، از سرقت منصرف نمی‌شدند. آنها پاورچین پاورچین از کنار صاحبخانه‌ها که در خواب بودند عبور کرده و سرقت‌هایشان را اجرا می‌کردند. رحمان یکی از اعضای این باند است.

چند سال داری؟

۲۰ سالم است و مدتی قبل با دوستانم تصمیم گرفتیم باند سرقتی را تشکیل دهیم.

سابقه‌داری؟

۱۰ سال قبل بازداشت شدم؛ آن موقع ۱۴ سالم بود.

اما تو گفتی ۲۰ سال ‌داری و ۱۰ سال قبل نمی‌توانستی ۱۴ سال داشته باشی؟

حواسم نیست، شیشه مغزم را پوک کرده است. مواد که می‌کشیدیم احساس می‌کردیم در حال پرواز هستیم. چشم‌هایمان را می‌بستیم و در ذهنمان صحنه‌های اکشنی که در فیلم‌های هالیوودی دیده بودیم را مرور می‌کردیم و همین مسأله ما را تشویق به سرقت می‌کرد.

چطور سرقت‌ها را انجام می‌دادید؟

در خیابان‌های شمال تهران پرسه می‌زدیم و با دیدن واحدهای آپارتمانی که چراغشان خاموش است به سراغ بالکن‌ها می‌رفتیم. یک زمانی خیلی هیکلی و چاق بودم، شیشه آبم کرد. الان به راحتی می‌توانم از میان نرده‌ها عبور کنم و خودم را از بالکن خانه‌ها بالا بکشم. خیلی مواقع وارد خانه که می‌شدیم صاحبخانه خواب بود، ما هم پاورچین پاورچین راه می‌رفتیم که او بیدار نشود. به قدری آرام سرقت را مرتکب می‌شدیم که بیدار نمی‌شد. البته یک‌بار دستم به یک مجسمه خورد و صاحبخانه بیدار شد، اما سریع از پنجره بیرون پریدم.

پرتاب گاوصندوق از کوه

یکی از باندها خانوادگی بود. آموزش‌ها را عموی پسرها می ‌داد و برادرزاده‌ها بعد از چندین‌بار امتحان راهی سرقت می‌شدند. این باند سه نفره آخر هفته‌ها از شهرستان راهی تهران شده و بعد از اجرای نقشه سرقت‌هایشان راهی شهرشان می‌شدند.

خانوادگی سرقت می‌کنید؟

بله، همدستانم برادرزاده‌هایم هستند. سابقه‌دارم و بارها بازداشت شده‌ام، اما آنها اولین‌بارشان بود که دست به سرقت می‌زدند. خودم به آنها آموزش دادم که چطور سرقت کنند و بعد از اینکه خوب یاد گرفتند به همراه آنها راهی محل‌های سرقت می‌شدیم.

چه شد که به فکر سرقت افتادی؟

بیشتر بچه‌محل‌هایم در شهرستان که راهی تهران می‌شدند بعد از چند ماه وضع مالی‌شان خوب می‌شد. ماشین‌های لاکچری و لباس‌های مارک. همه بینی‌ها عمل شده و دندان‌ها کامپوزیت. وقتی فهمیدم از راه سرقت پولدار شده‌اند من هم وسوسه شدم.

چرا آخر هفته‌ها برای سرقت می‌رفتید؟

تهرانی‌های پولدار آخر هفته‌ها بخصوص تابستان‌ها به ویلاهایشان در اطراف تهران می‌روند و معمولاً خانه‌هایشان خالی است.

گاوصندوق هم سرقت می‌کردید؟

بله، اگر در خانه‌ای گاوصندوق بود حتماً سرقت می‌کردیم. گاوصندوق‌ها را سوار خودرو کرده و به مناطق کوهستانی می‌رفتیم و از بالای کوه به پایین پرتاب می‌کردیم تا درش باز شود و بتوانیم وسایل داخل آن را سرقت کنیم. داخل گاوصندوق‌ها مدارک و اسناد بود اما ما فقط دلار، سکه و پول را سرقت می‌کردیم. از هر گاوصندوقی هم بیش از یک میلیارد تومان گیرمان می‌آمد.